تفکرومنطق تحت پوشش فلسفه

تلاقی اندیشه واحساس دردست نوشته های من؛رضاتوفیقی

نرم افزارجامع سیاست

نرم افزارجامع سیاست ویژه اندروید

برنامه نویس:رضاتوفیقی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
رضا توفیقی

نرم افزارجامع اقتصاد

دانلودنرم افزارجامع اقتصاد ویژه اندروید

برنامه نویس:رضاتوفیقی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
رضا توفیقی

بیان حق/ why the Iranian fire obelisk

باسلام

اینجانب رضاتوفیقی،وظیفه خودرامبنی بربیان وانتشارحق وحقیقت،به عنوان یک شیعه باانتشارپوسترزیر عمل می نمایم.

باشدگامی درراه انتشارحقیقت اسلام وشیعه به جهانیان

وهمچنین قدمی درراه قرب به خداوشادی دل

مولانا صاحب الزمان(عج)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

جبل الرحمه

چه خوب شد عرفه دلبرم صدایــم کرد

خدا به خاطر ارباب این عطایـــم کرد

به دامن جبل الرحمه پا به پای حبیـب

به آستان رفیع دعا رهایـــــــم کرد

چه فرصتی که به همراه کاروان حسین

مسافر سفر دشت نینوایــــــــم کرد

زسعی مروه و سعی صفا عــــبورم داد

به طواف حج حقیقی دل آشنایـم کرد

چه منتی که در این روز معرفت،اربـاب

به خوان نعمت العفو خود گدایــم کرد

منی که هیچ نبودم به شی مذکــوری

به حب فاطمه شایسته ثنایم کـــــرد

به افتخار علی ره به بام هــــــم داد

که هم نشین تمام فرشته هایــم کرد

ز گریه حوله احرام دلبرم خیس اسـت

صدای ناله ارباب مبتلایم کـــــــرد

همه به حال دعای حسین می گـریند

نوای یارب زینب پر از نوایــــم کرد

به دیده اشک مناجات کئکان زیباست

زگاهواره خود کودکی ندایم کــــــرد

علی اکبر و طعم فراز های دعـــــــا

به شیوه های دعا خواندن آشنایم کرد

به اشک چشم علمدار کاروان سوگــند

حسین بود که دلداده خدایم کـــــرد

همان حسین که با جلوه کرامت خــود

کرم نمود و صدا سوی خیمه هایم کرد

بدون اذن خودش کربلا نمی آیـــــم

ز درد با که بگویم که کربلایم کـــرد

خوشم از آنکه بگویم به دوستان شهید

حسین عاقبت از عشق خود فنایم کرد

شاعر:نامشخص

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

بی امید

یارا

امروزرا

باتوجشن خواهم گرفت

تادرونت را

مقایسه کنی باشگفتی خلقت

لحظه هایی راخواهیم داشت

باشعله های آتش

وزوزه گرگ های وحشی

وراهی برای نجات نخواهیم داشت...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

قلب هایی که بهانه تورامی گیرند

راه ها به تومنتهی می شوند،کوچه هابوی تورادارند،گوش هاصدای تورامی شنوندوزبان هاذکرتوراازبردارندوگاهی قلب هایی که بهانه تورامی گیرند.

روزهاوروزهاوسالهاوسالها سپری می شوند وعجولانه به سمت تومی آیندوبه امیدآن روزی که لبخندجهانیان ازخنده توباشد.احساساتی دارند مردم این زمانه،احساس هایی ازجنس یخ،یخ هایی که ازدیدن آفتاب آب می شوندوخودرافدای آن می کنند.

آقاجان،ماسربازان افتخاری ات پله هایی هستیم ازنردبان امید،پله هایی پرازاحساس،احساسی نشات گرفته ازتووبرای توپله هایی که پهن شده ایم وانتظارقدوم سبزتوراداریم.قدومی ازجنس تحول،انقلاب وپیشرفت.نغمه هایی درخشان به سوی مظلومان،روزنه هایی خروشان به دست ضعیفان ومهری روح گستر درجهت مهرواحدوانتظاری به سرآمده...

روح هایی که ازآمدنت مسرورندوآب وجاروکرده اند.دلهایی که به یُمن آمدنت،عزمشان قطعیست.اراده ای به وسعت جهان وجهانی بدون دیوار...

واینک جمالت آشکارمی گردد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

اگر چنین نباشد...

همه مادرزندگی روزمره خود،پیشرفت هایی داریم.گاهی اوقات پیشرفت هایی که به نورنزدیکمان می کنندوگاهی اوقات پیشرفت هایی ازجنس تاریکی.دراین پیچ وخم گزرای دنیاگاهی اوقات آرزوهایی دامن گیرمان می شوند که تهی بودنشان راحس می کنیم .گاهی اوقات شایدخودمان دوست داریم آنراحس نکنیم...

رازهایی وجوددارددربین هزاران هزارمعمای بی جواب وگاهیی دلهایی که خواسته یاناخواسته روانه این خانه ها می شود.امانقاط روشنی هم وجوددارند که همواره صدامی زنند"نرو".شایدکافیست به خودگوش دهیم.نفس اماره ای که مارابه جاهایی می کشاندونفس لوامه ای که دست مارامی گیرد.ولی دراین نبردحق وباطل چه کسی می تواندپیروزباشد؟؟

بله دلهایی که جولانگاه شیطان نبوده اند،چشمهایی که به دیدن صاحب الزمان دیده می گشایندوزبان هایی که پیوسته ازذکرحق غافل نمی شوند راه رابرباطل می بندندومانع نفوذآن می شوند اماگاهی اگر چنین نباشد...

لحظه ای لذت یاشایدهم ذلت،مقدمات عمری پشیمانی رافراهم می کندکه آنگاه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

عاشقی دردسری بود نمی دانستم

عاشقی دردسری بود نمی دانستم

حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم

 پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم

شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم

 آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو

سهممان بی خبری بود نمیدانستیم

 آب و جاروی در خانه ما شاهد بود

از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم

 اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده

عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟

آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا

رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید؟

عرض کردیم نبودی و سحر طول کشید

ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا؟

نذر کردیم به پای تو بیفتیم بیا

تو طبیب دل غمدیده ی مایی آقا

ما که مردیم بیا پس تو کجایی آقا

مگر اینکه تو بیایی و حیاتم بدهی

مگر اینکه تو از این وضع نجاتم بدهی

از به خود آمدن این قافله را گم کردیم

وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم

دست برداری از این غیبت طولانی اگر

من به پای تو بریزم طلبی جامی دگر

از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است؟

فقط از هجر سرودن نکند سهم من است؟

من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد

صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد

بخدا منتظر آمدنت میمانیم

پای این عشق اویس قرنت میمانیم

تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد

سحر وصل همیشه شب هجران دارد

تا به اندازه ی شمعی که ز سر میسوزد

پر پروانه به امید سحر میسوزد

خیر از جمعه ندیدیم به ولعصر قسم

بی تو ما طعنه شنیدیم به ولعص قسم

شاعر : صابر خراسانی

التماس دعا



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

نامه ای به خدا

"دوباره به توبرمی گردم"جمله ای آشنا درهنگام توبه؛جمله ای به ارزش بهشت وجهنم.

چه شیرین است توبه ای که توگیرنده آن باشی...آری توخداوندی وتوبه پذیر.خدایی توراسزاست،تویی که درگاه لطیف ولایتناهی ات،منزلگه عبادبسیاربوده ومنی که خطاکارم اماازفضل وکرم تونومیدنیستم.وتویی که مانندتونیست...تویی مالک اصل وجود وگرداننده قضا.تویی که راهی وتویی که بامن تاعمق هستی وکران حقیقت همراهی.

ازناتوانی ام سخت مگیر بنده ای ضعیفم که وجودم راوقف توکرده ام.خداوندا خدایادوباره عازم توام...درهیاهوی خلقت،کلاف سردرگم کلماتی رادردست دارم که همگی به یک اصل واحداشاره دارندوآن تویی.توراسپاس دارم.

بزرگا،برماسخت مگیر تونهایت بی نهایتی.من باتوام توبامنی ازاین رابطه دوطرفه مسرورم وتوراسرآغازآن می دانم.

من خطاکارم زمنزلگه عشق      عشق می جویم،همی ازسرنوشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

اهل بیت

امروزبازناامیدبرمی گردم

امروزبازناامیدبرمی گردم

بازهم نزدتوبرمی گردم

من همان آشفته ام

آری ای دوست،عزیز،من همان آشفته ام کزخودم برگردم

ای کرامت ای نبی ازعشق توجامانده ام

دررگم خون جوشدوسّردرون

عشق من ازعشق توجامانده است

دل راببین،دل راببین بس درکجابنشسته است

سربه مهرکوی عالم گشته است

وچه زیباست خودت راوقف عالم ساختن

وچه زیباست خودت راوقف عالم ساختن

آری اوعالم چه بس بالاتراست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

چه حالی

چه حالی

حال امروزملل

حال امروزهمینجا،پیش من

پیش تو

درچه وضعی هستیم

حال امروزبشر،ظلم وستم

ناپاکی وظلم وستم

امروزما...؟

چه حالی

چه حالی

درامیدصلح وپیروزی

قلب پاک

دنیای پاک،عشق وامید،چشم انتظار،عدل وداد

برابری،هستی جان،جام جهان

روح درچشمه آبی داشتن

فیروزه ای،خانه سبز،بی حدومرز

جست وجوی درک پیروزی زیتون های سبز

درامیدناامیدی

چه حالی

چه حالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

عهدنامه

به نام خدا

عهــدنـامــه

دلت راخانه ماکن،مصفاکردنش بامن

به مادرددل افشاکن،مداواکردنش بامن

اگرگم کرده ای ای دل کلیداستجابت را

بیایک لحظه باماباش،پیداکردنش بامن

بیفشان قطره اشکی،که من هستم خریدارش

اگردرهابه رویت بسته شد،دل برمکن بازا

دراین خانه دغ الباب کن،بازکردنش بامن

به من بگوحاجت خودرا،اجابت می کنم آنرا

چوخوردی روزی امروز،ماراشکرنعمت کن

غم فردامخورتامین فرداکردنش بامن

بیاقبل ازوقوع مرگ،روشن کن حسابت را

بیاورنیک وبدرا،جمع ومنهاکردنش بامن

اگرعمری گناه کردی،مشونومیدازرحمت

توتوبه نامه رابنویس امضاکردنش بامن

                                                               التماس دعا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

نامه ای به مادر

باسلام خدمت مادرعزیزم.سلامی به بزرگی تاریخ وبه پهنای وجود.

ای عزیزجان،تورامی ستایم تویی راکه دایم مرا مدح می کنی وخیرخواه منی.ای درگرانبها تورادرک می کنم زیرااین تویی که برای وجودمن،وجودخویش رابه خطرانداختی.من خودرامدیون تومی دانم ای مادر.توبهترینی وامیدوارم من نیز برایت بهترین باشم.ای روح بشریت درسروپای وجودت،جزخیرخواهی وپاکدامنی رامشاهده نمی کنم که این خیرخواهی نیزازخصوصیات ارزنده توست.

ای مادرازته قلب خود،توراصدامی زنم.تویی که بهشت زیرپایت منوراست.ای خورشیدنورانی،درگذران زندگی،حضورتورامایع امنیت می بینم.توشایسته بهترینهایی.

ای شایسته تقدیر،بزرگترین نعمت خداوندرادراین می بینم که می توانم"مادر"صدایت کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

زنگ تاریخ

زنگ تاریخ است ومابازامروز

درهمین حال وهوادرعاشقی

چش به روی کل دنیابسته ایم

یاکه بالعکس،چشم مابازاست وعقل ماخموش

زنگ تاریخ است بازگم می شویم

درهیاهوی عظیم باستان

این همان تاریخی ازیک ملت است

ملت من

آری، ملت من ریشه دارحکمت وعلم ویقین

کاش امروز

چشم خاموش خودت راواکنی

روبه دنیای عمیق هسته ات

توهمان پرچم ز یک جامعه ای

ماهمان ریشه داران

ای دوست

شایسته است فراموشی هویت خود ؟؟

ایران

من به توبدکرده ام درراه دین

ای کشورم

درملتت خواهم نشست

بربه بیداری زدریای وجود وبی کران هستی ایران من

ایران من  ایران من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

عمردرگذراست

عمردرگذراست

درلحظه لحظه زندگی

درهمین حالا

عمردرگذراست

درامیدزنده بودن

درجستجوی حقیقت

درشگفتی خلقت

عمردرگذراست

باهمه هیاهوها

باهمه عجایب

باهمه زرنگی ها

باز

عمردرگذراست

باهمه نبایدها

باهمه بایدها

باهمه مشکل ها

باهمه انتظارها

باهمه رویدادها

درمواجهه باشگفتی ها

درتکاپوی تپش

درجوشش

وچه سخت است این گذرگاه حقیقی کندرون آن

بوی احساس نخواهدآمد

عمردرگذراست

حال ای دوست

دل زهمه دنیا ببند

گوش بسپاربه من

مادربزرگی دارم زیباترازحس پویایی

آشناترازیارتنهایی

یارمن هنگام تنهایی

عشق من درسایه سارهستی

روح من دراوج مستی

دارایی ام

اوهمی نیزدچاراست

به تنهایی مضمن

ای خدا

من همی چشم انتظارم

روبه دنیای دعا

ازخدامی خواهم

صحت وخوبی ودوری زبلا

عمردرگذراست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

کودکی

یادش بخیر...بازی درحال وهوای کودکی...درکوچه پس کوچه های زندگی،بازی درحال بدون توجه به آینده،وچه بد وقتی بزرگ می شوی...وروءیای درونت را به آینده ای غیرقابل پیش بینی می فروشی.کجاست آن بازی های زیبا ودلنشین درغروب دل انگیز تابستان؟؟اماحالا جزتوجه به آینده وازدست دادن حال چه داریم؟؟جزیک مشت فکر ملال آورودست وپاگیرکه گویی زندگی رامختل کرده اند.ای کاش فردازودتربرسدتاببینیم سرنوشتمان چه خواهدشد.!!حال وهوایم بحرانیست نه تنهامن،بلکه حال وروزعزیزانم که درگذرزمان به این حال وروزافتاده اند،ازغروب پاییزوخزان بدتراست...دوستانی که روزگاری بازی وشادی ازسرورویشان می ریخت واما حالاچه؟؟برخی چیزهارابایدگفت نه برای اینکه تشویقمان کنند،برای اینکه خفه نشویم...

به یادروزهای بی دغدغه کودکی...یادش بخیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

پدر

امروز

لحظه ای ازعمرمن

درچشمه سارخیروشر

درعمرهستی

خواستگاه

بی ادعادرروح شب

خواهان عشق

درروزاویم

وی پدر

آغازدل،روح خدا

گلزارمهرازلی

درموج عشق وامید

من امیدم رابه وی دادم

خدا

این عشق حاضر،دل به راه قلب اوداردهمین

اینک پدر

آغاز من

اوسرشت ازروح مولادارد

مولاعلی،تنهاامیدبی کسان

بابای ما

خواهان ما

بابای من گویاهمی

داردنسیمی ازبهشت

مهراوالطاف خوش ازذکریار

ساقیا

اوخسته است وماندا

ازعشق دنیایی دهیم

وبررکاب خسته اش

پامی گزاریم ودلش

مانندماست

پدررامی گویم

خدای بخشش

خدایادردلم روشن نما

توفیق طاعت ازپدر

پیوسته درراه خدا

ای مهربانا

ای پدر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی

آرزو

عاشقم

عاشق یار

عاشق دلتنگی تو

آقای من،مولای من

صاحب زمان

روحی فداک

جمال ما

امروزما

دردست توست

گربگردددنیادردست توست

خارهاگل می شود

چشمه هادرجوشش و

زیبایی اندروصف تو

رویای خاموش دلم

بارفتنت،اندرسکوت،ذکر(آقابرگرد)

ذکر(مولاجان ببخش)

درنسیم کعبه دارندو

چه خوب

امامن درره تو،دل به سوی قبله دارم...مولا

آقای ما،عزیزما

باآمدنت،

روشن نما این ذهن ما دنیای ما

آقای ما،آقای ما

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا توفیقی